همداستان - چگونه آدمی همانگونه میشود که هست!

تو عمری با سکوت خود مرا آزار می دادی ، صدایت میزنم حالا برای مردم آزاری :رجا

همداستان - چگونه آدمی همانگونه میشود که هست!

تو عمری با سکوت خود مرا آزار می دادی ، صدایت میزنم حالا برای مردم آزاری :رجا

محاکمه ماه

رمضانی که سحر هاش زدل غم میبرد

ماه بردش ولی ای کاش مرا هم میبرد...

نمیدونم این بیتی که الان سرودم میتونه احساسمو انتقال بده یا نه ....

از ماه لجم میگیره ... برو دور زمین بچرخ چیکار داری در منظر دید ما ظاهر میشی ؟

نمیتونستی یه شب دیگه از دید ناظرای زمینی غایب بشی؟

یعنی باید باور کنم .... شبای بهشت شبایی که زیر درختای بهشتی تو جلسه استاد خلیلی

بودیم تموم شده .... شبایی که زیر سایه قرآن شراب معرفت مینوشیدیم و در لابلای آیاتش تنفس میکردیم... نه من امشب هم بلند میشم سحری میخورم ... خدایا تو رو صدا میزنم .... یک دقیقه بعد از اذون هیچی نمیخورم و اونوقت آب میخورم و بعدش با صدای بلند تو حیاط گریه میکنم و از ماه به تو شکایت میکنم .... آره ماه .... اگر چه عید رو آورد ولی ماه سراسر برکت و دعا رو برد ....



خدایا محاکمش کن .خودشه:


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد