همداستان - چگونه آدمی همانگونه میشود که هست!

تو عمری با سکوت خود مرا آزار می دادی ، صدایت میزنم حالا برای مردم آزاری :رجا

همداستان - چگونه آدمی همانگونه میشود که هست!

تو عمری با سکوت خود مرا آزار می دادی ، صدایت میزنم حالا برای مردم آزاری :رجا

این قهوه ی ....(نقدی بر قهوه تلخ)


بنام آنکه هستی نامه اوست

سلام بر دوستان و غیره

این مطلبم یه تراوش ذهنی با نگاهی اجمالی به قهوه ی تلخه ...

بالاخره مدیری با کار جدیدش اومد

این مطلب امِهات مطالب نقد من راجع به این سریاله

1-تکرار :مدیری به نظر میرسد حرف جدیدی برای گفتن ندارد و خود را تکرار میکند... هر چند بازیگران روی خلاقیت و انصافا کارگردانی بسیار خوب مدیری ... هر از چند گاهی لبخند را مهمان سفره ی لبان مخاطب میکنند .ولی مسلما باید با یک سریال تا جوک های سر صف نانوایی تفاوتی باشد.

مصداق تکرار:انگار سیامک انصاری (کیانوش برره)آمده تا خود را در نقش نیما زند کریمی ... تکرار کند . صرفا یک تغییر نام داده ،هر دو شخصیت فرهیخته هستند وفهمیده ....یکی سر از روستای برره در آورده ،دیگری از قصر جهانگیر شاه دولو...(خیلی جاهای دیگه رو  هم میشه مثال زد )

2-ضعف نویسندگی:به صحنه ی زلزله ای که پیشگویی آن ،نیما را از زیر تیغ جلاد(شکوفه)نجات میدهد دقت کنید درست مثل فیلم سفر جادوییه :خلاصه داستان از یکی از سایتها  : دکتر رضا کمالی با آزار و تنبیه فرزندش، سینا، می خواهد از او دانش آموز ممتازی بسازد. روزی سینا از ترس پدر به درون ماشین لباسشویی مرموز خانه پناه می برد. کسی توضیح کمالی را که چه بر سر فرزندش آمده باور نمی کند و او را در بیمارستان بستری می کنند، اما او می گریزد و در موقع فرار به درون ماشین لباسشویی بیمارستان می افتد. در آنجا دادگاهی برپا می شود که اعضا و ناظران آن همکلاسی های دوره ی کودکی او هستند. آنها دکتر کمالی را به این جرم که فرزندش را تنبیه می کرده به دوره ی نوجوانی بازمی گردانند و شرط بازگشت او را به زمان حال آوردن معدل بیست و خوردن بیست و پنج پس گردنی تعیین می کنند. کمالی کوچک که از حوادث آینده مطلع است با فداکاری جان عده ای از جمله همسر آینده اش را نجات می دهد و به دلیل انسانیت، قبل از موعد مقرر، به زندگی در کنار همسر و فرزندش بازگردانده می شود.(خلاصه از سایت iranian movie).

بله نیما زند کریمی از آینده آمده و حالا زلزله را پیش بینی میکند مثل دکتر رضا کمالی در سفر جادویی .بله مخاطب هم به یاد این مساله می افتد و کارتون خواب نیک را هم به خاطر می آورد ...که کسوف را پیش بینی میکند.(هر دو آینده را درک کرده ،سپس به گذشته باز گشته اند )

3- نکته بعدی عدم انطباق حس و فضای سریال با زمان مورد ادعاست . بل به نطر میرسه فضای عمومی  سریال در دوره ناصری و حداقل  زمامداری دودمان قاجار اتفاق افتاده  باشه  نه هنگام سقوط زندیه . 

نقد اجمالی ... کاملشو میزارم مجدد

نظرات 1 + ارسال نظر
ایمان ژاله جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ http://kebrit.mihanblog.com


وبلاگ ترانه های سوخته به روز شد
متفاوت تر از همیشه
این پست را از دست ندهید
با طنز تلخ و مطالب :
*علیرضا افتخاری و لیلا فروهر!
*آدم دردش میگیرد
*دفتر تلفن
*موی گربه و دردسر بانوان
*بحث فمینیستی با توله گرگ ها
*دفاعیه ای از خودم یا ترانه
و ترانه
منتظر حضور سبزتان هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد